گیـــج گاه

۵ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

شیطانک بازنده

جمعه, ۲۲ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۲۴ ق.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۲۲ آبان ۹۴ ، ۰۲:۲۴

غم واره

جمعه, ۲۲ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۲۰ ق.ظ

تا به حال چند نفر،

روی این نیمکت،

در چنین عصر سردی

نشسته و به نامفهومی زمان فکر کرده اند؟

چند زن،

در میان این بادهای بیرحم،

زانوهایشان را در شکمشان کشیده و

به سرنوشت محتوم خود لعنت فرستاده اند؟

چند آرزو

در میان این سبزه های گلد مال شده

به زمین افتاده است؟

خودمانیم

مگر تا به حال کسی

به آدمهایی که در یک عصر سرد

روی یک نیمکت نشسته اند

اهمیت داده است؟

دوم

سه شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۳:۱۳ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۵:۱۳

اول

سه شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۰۵ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۴:۰۵

موهبت تنهایی!

دوشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۳۴ ب.ظ

گهگاه، زمانهایی میرسد که دلم میخواهد خودم باشم و خودم. کسی را توی لاکم راه ندهم و دنیا و قوانین اجتماعی اش را بگذارم برای دیگران.... آن افراطی که همیشه در ارتباط گرفتن با اشخاص گوناگون از همه قماش دارم طبعاً موجب چنین تفریطی نیز میشود. 

تمام چیزی که انسان مالک ازلی و ابدی آن است، وجود وی میباشد

همانطور که جسم در اثر اصطکاک با سایر اجسام مستهلک، آلوده و دفرمه میشود، روح نیز در همهمۀ اطرافیان آسیب میبیند. بنابراین نباید گذاشت این وجود در شلوغیها گم یا کم شود........ تنهایی شاید از دور هراسناک باشد؛ اما در دل خود یک رفیق حقیقی دارد. تنها خودِ آدم است که با روحیات، احوالات، تفکرات و اهداف خود آشنایی کامل دارد و تنها این رفیق است که میتواند شادی، خوشبختی، کمک، مهربانی، تسکین، هدف گذاری، هر مفهوم و احساس مورد نیاز را، در حد کمال و مطلوب ِ انسان، برایش بیافریند. تجربۀ وسیع ارتباطات اجتماعی به من آموخته این تنها خودم هستم که آنگونه که باید و شاید، به عقاید، عواطف، ایده ها، قوانین، خط قرمزها و وجودم احترام میگذارم. بنابراین، گرچه زندگی اجتماعی ملزوماتی از جمله ارتباطات را داراست و من هم مستثنی نیستم؛ اما زین پس، تنها با خودم رفاقتی مخلصانه خواهم کرد.

 

پ.ن.1: گاهی باید بر سر این خود، دست بکشیم، "نه خسته" بگوییم و احساس امنیت بدهیم.

پ.ن.2: نمیدانم محکومیت است یا موهبت. اما تنها رفیق شفیق دلهای حساس، خودشانند.

پ.ن.3: در آستانۀ یک تنهایی بزرگ . . .